شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع)
يكشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۲، ۰۶:۳۲ ب.ظ
جعده امام بی کس مارا خلاص کرد
از غصه هاش صبر خدارا خلاص کرد
آقای زهر خورده ما رو به قبله شد
زهری که خورد قبله نما را خلاص کرد
پا میکشد به خاک و همه هول می کنند
دست ستم امام دعا را خلاص کرد
آقای من به روی لبت پاره جگر
از درد بغض کوچه صدا را خلاص کرد
زهر هلاهل جگرت را خلاص کن
از دیدن مغیره شما را خلاص کرد
روزت سیاه و موی سیاهت سپید شد
ضرب قلاف مادر ما را خلاص کرد
مولای زهر خورده ما تیر میخورد
دنیا شهید خاطره ها را خلاص کرد
او رفت و مانده غربت کرببلا هنوز
گودال شمس کرببلا را خلاص کرد
یک خنجر شکسته شده دست قاتلش
لب تشنه سید الشهدا را خلاص کرد
۹۲/۱۰/۲۹
سلام
ممنونم سر زدی از فضای شعرت لذت بردم
انشاالله چشمه طبعت همیشه جوشان باشه